Dan Ciuriak در پژوهش سال ۲۰۱۸ به ۵ ویژگی اصلی اقتصاد داده محور اشاره کرده است که آن را از اقتصاد دانش بنیان متمایز می کند. او اقتصاد داده محور را از پایه و اساس با مدل های اقتصادی گذشته متفاوت می داند که به یک نوسازی در سیاست گذاری ها و قانون گذاری ها نیاز دارد.
در عصر تحول دیجیتال، یک درآمیختگی معنی دار بین اقتصاد داده محور و اقتصاد دانش محور وجود دارد که ضرورت بازنگری و بازتعریف را دوچندان می کند. از طرفی اقتصاد دانش محور در عصر دیجیتال شدیداً به داده ها وابسته است و از طرف دیگر اقتصاد داده محور بدون دانش بالاخص دانش دیجیتال و علم داده پیش نخواهد رفت.
پنج ویژگی اصلی اقتصاد داده محور عبارتند از:
- عدم تقارن اطلاعاتی بین انسان ها و ماشین ها
- صنعتی سازی یادگیری از طریق هوش مصنوعی
- اقتصاد مبتنی بر پدیده “بیش ترین سهم برنده”
- پیدایش اشکال جدیدی از تبادلات بازرکانی و دادوستدهای تجاری
- پیدایش مخاطرات نظام مند
۱. عدم تقارن اطلاعاتی بین انسان ها و ماشین ها
خاصیت عدم تقارن اطلاعاتی میان انسان ها و ماشین ها یکی از ویژگی های بارز اقتصاد داده محور است. معمولاً خاصیت عدم تقارن اطلاعاتی موجب شکل گیری پدیده شکست بازار خواهد شد. در نتیجه این پدیده، فشار و تقاضای ذینفعان بازار برای افزایش شفافیت و باز شدن داده ها بیشتر می شود.
تمركز بر پاسخ به اين تقاضا موجب انحصارزدايي از دادهها و پيدايش فرصت هاي اقتصادی جديد خواهد شد. شركتها براي پرهيز از مخاطرات عدم تقارن اطلاعاتي همچون گژگزيني و مخاطرات اخلاقي و پيشگيري از پيدايش جريان ناكاراي اطلاعاتي در كسبوكار خود به سراغ تشكيل اکوسیستم داده، اکوسیستم اطلاعات و شبكهسازي كسبوكارها ميروند. پيش فرض اقتصاد دادهمحور اين است با ظهور پديده كلاندادهها، دانش براي همه قابل دسترس است حتي اگر موقتاً توسط بعضي از شركتهاي نوآورانه (مثل گوگل و یاهو) انحصار شده باشند؛ كه در اين صورت با پردازش كلاندادهها ميتوان اين دانشها را نيز كشف كرد اما در اقتصاد دانش بنيان معمولا دانش در پسِ نوآوريها پنهان است و پس از انتشار عمومي نوآوري، دانش آن قابل دسترس ميشود.
اينكه گفته ميشود اقتصاد دادهمحور بر مبناي خاصيت عدم تقارن اطلاعاتي شكل ميگيرد منظور عدم تقارن اطلاعاتي ميان انسان و ماشين به علت گسترش كلاندادهها در جهان ، بالاتر بودن توان جمعآوري و پردازش كلاندادهها توسط كامپيوترها (هوشمصنوعي و يادگيريماشين) نسبت به توان جمع آوري دادهها و قدرت پردازش ذهن انسان و همچنین رونق معاملات الگوریتمی است.
۲. صنعتی سازی یادگیری از طریق هوش مصنوعی
دومین خصیصهای که اقتصاد داده محور را از اقتصاد دانش بنیان متمایز میکند، صنعتیسازي یادگیری از طریق استقرار گسترده هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در اقتصاد است. در حالي كه تمركز اقتصاد دانش بنيان بر روي صنعتيسازي تحقيق و توسعه است، تمركز اقتصاد دادهمحور بر روي صنعتيسازي یادگیری داده محور ( يادگيري مبتني بر هوشمصنوعي) است. نتيجه صنعتي شدن يادگيريِ دادهمحور مبتني بر هوش مصنوعي شتاب بخشيدن به سرعت تغيير و سازگاري با شرايط و پویایی توانمندیها است. احتمالا يكي ديگر از اثرات منفی اين گونه از صنعتيسازي، كاهش ارزش سرمايه انساني است. به طوري كه پيشبيني ميشود تا سال ۲۰۲۹ ميلادي هوشمصنوعي بتواند در آزمونتورينگ موفق شود و اين يعني شاهدي براي منطبق شدن هوش ماشيني با هوش انساني. البته انباشت هوش و سرمایه دانش ماشینی می تواند هم مکمل و هم جایگزین هوش و سرمایه دانش انسانی باشد.
۳. اقتصاد مبتنی بر پدیده “بیش ترین سهم برنده”
در علمِ اقتصاد اصطلاح “بیشترین سهم برای برنده” یا “Winner-Take-Most” زمانی استفاده میشود که تعداد معدودی از کسبوکارها، بیشترین سهم بازار یا بیشترین سهم درآمدی را به خود اختصاص میدهند و در اکوسیستم خود اکثر کسبوکارهای دیگر را دنبالهرو خود میکنند. همچون شرکت آمازون که در گذشته با تمركز بر روي ايجاد تمايز در عملكرد خود، امروز به پیشرو و جهتدهنده اصلی بازار خرده فروشي تبديل شده است. رقابت بین این نوع کسبوکارها، بر اساس نوآوری است و نه قیمت. نتیجه این موضوع، تمركز در بازار، اثرگذاری بر تنظيم رفتارهاي راهبردي بنگاههاي اقتصادي بزرگ و ظهور كسبوكارهاي خصوصی کوچک و متوسطي است که ابرستاره هستند.
ويژگيِ «بيشترين سهم براي برنده» در اقتصاد دانش بنيان محسوس و قابل درك است، اما به نظر ميرسد به علت خصيصههاي ذاتيِ داده اين ويژگي در اقتصاد داده محور، شديدا برجسته باشد؛ بالاخص براي كسبوكارهاي پلتفرمي كه پتانسيل تسلط بر جريان دادهها و خلق تمايز در خدمات و محصولات از طريق تحليل دادهها را دارند. هزينه سرمايه گذاري اوليه اين كسبوكارها براي اخذ، تجميع و پردازش دادهها بالا است اما میتواند هزينه نهايي گسترشِ داراييهاي دادهاي پايين خواهد بود.
۴. پیدایش اشکال جدیدی از تبادلات بازرکانی و دادوستدهای تجاری
امروزه دادهها به عنوان سرمايه اصلي اقتصاد دیجیتال و اقتصاد داده محور، نقشهاي متنوعي به خود ميگيرند. گاهي خودشان محصول هستند و گاهي عامل توليد محصول. لذا در اقتصاد دادهمحور مدلهای جدید تجارت، مبادله ارزش و تبادلات مالی همچون “داده به مثابه دارايي” و “داده به مثابه پول” شکل خواهند گرفت. بنابراین ارزشهایی که قبلا در سیستمهای حسابداری سنتی درنظرگرفته میشدند، دیگر پاسخگوی این نیازهای اقتصادی جدید نیستند.
۵. پیدایش مخاطرات نظام مند
در اقتصاد داده محور، بطور جدی شبکهای از مخاطرات نظاممند برای آسیبرسانی به زیرساختهای اطلاعاتی مطرح است. بعضی از اهم این مخاطرات عبارتاند از: نقض حریم خصوصی و حملات سایبری.
پس همواره يكي از دغدغههاي مهم در اقتصاد دادهمحور انتخاب امنترين، مطمئنترين و كارامدترين معماري توسعهپذیر براي زيرساخت جامعه اطلاعاتي است. در چنین شرایطی است که امنیت سایبری باید در خدمت مدیریت هویت دیجیتال عمل کند.